افرادی هستند که به ندرت احساس شادی و خوشحالی دارند و شاد بودن را کاری سخت می دانند. شاد بودن یکی از مهمترین حوزه های مطالعات بشر در طول تاریخ بوده است. در فلسفه و روانشناسی بیشترین موضوعی که در قرن اخیر به آن پرداخته شده است، شاد بودن است. در این مطلب ما سعی کرده ایم به راههای شاد بودن انسان بپردازیم. گاهی احساس همه افراد یکسان است اما نمود بیرونی آن متفاوت است و به همین خاطر افراد بی دلیل با هم بحث و مشاجره می کنند.

احساس شادی از جهان بینی ما که ناشی از نوع نگاهمان به گذشته و حال و آینده است، نشات می گیرد

باید به گذشته با یک احساس عشق و احترام بیندیشیم حتی اگر گذشته پر از اتفاقات ناراحت کننده، چالش و مشکلات بوده است. ما جایگاه خود را در گذشته مان می یابیم، و هرآنچه در گذشته اتفاق افتاده را می پذیریم. خوب شد که فلان اتفاق افتاد. هر چه در گذشته اتفاق افتاده باید اتفاق می افتاد. وقتی گذشته را بپذیریم و با آن احساس خوبی داشته باشیم، حس آرامش و پذیرفتن و قدردانی از گذشته موجب می شود در حال حاضر آرامتر باشیم.

بودن در زمان حال نیز ما را خوشحال می کند. غرق در کاری که دارید انجام می دهید بشوید. هر روز به کارهایی که همان روز انجام می دهید فکر کنید و در آن غرق شوید. کارهایی که برای شما چالش ایجاد می کنند، کارهایی که احساس رضایت و خشنودی به شما می بخشند. با این چالش ها حضور تمام و کمال خود را در زمان حال نشان می دهیم و بدین صورت به رشد آگاهی خود کمک می کنیم. اکثر متون آموزشی و روانشناسی سعی دارند به مردم بیاموزند که در حال زندگی کنند و جهان را همانگونه که هست بپذیرند. اکنون و اینجا باش. مشغول زمان حال خود باش و در حال زندگی کن.

در مورد آینده نیز آنچه اهمیت دارد هیجان نسبت به اتفاقاتی است که قرار است بیفتد، حتی اگر ترسناک باشد، حتی اگر می دانید که سخت خواهد بود و می دانید که میدان مبارزه است. آینده غیر قابل پیش بینی است. انتظار هر چیزی را برای آینده می توان داشت. چه چیزی در خصوص آینده شما را هیجان زده می کند؟ اگر پاسخی ندارید، پس نمی توانید منتظر آینده باشید. همه چیز به طرز فکر شما بستگی دارد. وقتی نگاه بدبینانه و افکار مسمومی داشته باشید، امید خود را از دست می دهید. فراموش می کنید که زندگی جادوهایی با خود دارد که ممکن است در آینده خود را نشان دهد.

اما راهی پیدا خواهید کرد. حتی اگر فقط بگویید: من فردا حالم بهتر میشه فقط به خاطر اینکه تصمیمش رو گرفتم، در مورد آن هیجان داشته باشید. فردا برای کسی یک کار خوب انجام میدم. روی انجام دادن کاری که همیشه منتظرش بودم تمرکز می کنم. هر چه باشد راهی پیدا کنید که نسبت به آینده هیجان داشته باشید.

این افکار، پایه و اساس درک و احساس شما از شادی است. خیلی ساده است: گذشته را بپذیرید و با آن کنار بیایید. در حال زندگی کنید و درگیر اکنون باشید. کاری برای انجام دادن در آینده داشته باشید و برای آن شور و هیجان داشته باشید.

یاد بگیریم که چطور شاد باشیم و سلامت جسمانی داشته باشیم

چطور می توان شاد بود و سلامت فیزیکی و روانی داشت؟ سلامت فیزیکی ساده است و منوط است به موارد زیر:

  • ۸ ساعت خواب شبانه
  • نوشیدن زیاد آب
  • استراحت کردن در طول روز برای بالا بردن تمرکز، برخاستن از روی صندلی و اجتناب از نشستن طولانی مدت
  • ورزش کردن به مدت دو تا چهار ساعت در هفته
  • بیرون رفتن و کمی گردش کردن
  • خوردن سبزیجات بیشتر
  • اجتناب از مصرف شکر و کافئین
  • اجتناب از خوردن غذاهایی که به آنها حساسیت دارید

 

آیا از ارتباط خود با همسر یا معشوق خود لذت می برید؟ آیا او را تحسین می کنید و از او قدردانی می کنید؟ آیا به او شک دارید؟ آیا فکر می کنید این شما هستید که وابسته به رابطه هستید؟ باید بدانید در رابطه دو نفره مشکلات تنها مربوط به یک نفر نیست. رابطه دو نفره عمل و عکس العمل است، احترام دوطرفه است. باید رابطه را برای هم جذابتر کنید. اگر احساس می کنید رابطه شما با همسرتان کهنه شده و بوی نا گرفته، این رابطه نیست که کهنه شده بلکه این شما هستید که باعث شده اید برای هم کهنه شوید پس به رابطه خود نیرو و انرژی جدید بدهید.

معنویت

در اینجا منظور از معنویت ایمان داشتن، ارتباط با وجودی والا و بلندمرتبه است. شگفتی های خلقت ، رمز و رموز آفرینش و کائناتِ خالق و خدای بزرگ، ما را شگفت زده می کند و از این رو نسبت به آنچه به آن ایمان داریم، احترام و تواضع به خرج می دهیم.

گاهی باید نگاهی به زندگی خود بیندازیم و از خود بپرسیم:

آیا من از لحاظ روحی شاد هستم؟ اگر نیستم، دید من نسبت به گذشته و حال و آینده ام چگونه است؟ آیا سلامت فیزیکی دارم؟ اگر ندارم، غذا خوردنم چگونه است؟ خوابم چگونه است؟ ورزش می کنم؟ آیا موارد بالا را انجام می دهم؟

اگر روابط خوبی نداشته باشید، از خود می پرسید:

رابطه ما چه کمبودی دارد؟ چه میشد اگر من وارد این رابطه نمی شدم؟ چرا دیگر در رابطه احساس مسئولیت ندارم؟ آیا من درخواستی داشتم؟

معنویت موجب می شود احساس قدردانی داشته باشید

  • به خاطر بودن در این لحظه چقدر خوشبختیم. می توانیم در این لحظه زندگی کنیم، ایده ها و نظرات یکدیگر را بشنویم و برای رشد زندگی خود تلاش کنیم.
  • به خاطر داشتن آدمهایی که دور ما هستند چقدر خوشبختیم.
  • به خاطر عشقی که می توانیم به دنیا بدهیم چقدر خوشبختیم.
  • چقدر خوشبختیم که می توانیم صبح از خواب بیدار شویم و تصمیم بگیریم که می خواهید چه کسی باشیم و برای آنچه می خواهیم بشویم تلاش کنیم.
  • چقدر خوشبختیم که می توانیم صبح از خواب بیدار شویم و برای زندگی که همیشه آرزویش را داشته ایم برنامه بریزیم.

 

منبع : کاویاب